بررسی داستان کوتاه «غریبه» «محمدرضا گودرزی»؛ «ریتا محمدی»/ اختصاصی چوک
سگهای شهرک مدام زوزه میکشند. آقای قربانی که چراغقوه به دست آرام از پلهها بالا میرود، میایستد و به تاریکی جلوش نگاه میکند. بوی تریاک میآید. سرفهی خشکی میشنود و باز راه میافتد. طبقهی سوم را که رد میکند سیاهی ... ادامه مطلب