زهرا محمدی فرازاندام هستم با نام مجازی فیروزه شیرازی رمان مینویسم. سال۱۳۴۵ در فیروزآباد شیراز دنیا آمدم.
از سال۱۳۹۵ به شکل رسمی نوشتن رمان را در کانال تلگرام شخصیام آغاز کردم.دورههای داستاننویسی مقدماتی و پیشرفته – دوره ویراستاری و درستنویسی – تولید محتوا و نویسندگی خلاق و همچنین نقد ادبی را در مؤسسه چوک گذراندم.
در چند گروه نقد داستان به شکل حضوری و مجازی شرکت مسمتر دارم.
تا به حال یازده رمان نوشتم با نامهای:
پایان راه – فایل رایگان
صدای سکوتم را بشنو – چاپ شده از نشر نامهمهر
رویش معجزه زندگی – چاپ شده از نشر یوپا
از قنوت تا غنا – چاپ شده از نشر آئیسا
در جستجوی یک رؤیا – فایل رایگان
برگی افتاد… – در دست چاپ
در خود شکستم (ماجرای واقعی) – فایل رایگان
واماندگی – در دست چاپ
ساقه ترد تپش – در دست بررسی
تنگنای هیاهو – در دست بررسی
غرق دریای سرگشتگی (ماجرای واقعی) – در دست چاپ
کانال شخصی:
@Firuze_Shirazi
تمامی رمانها از طریق سایت رمانکده در دسترس علاقهمندان قرار دارد. ژانر رمانهایی که مینویسم اغلب عاشقانهاجتماعی بوده و برگرفته از واقعیتهایی است که یا خود تجربه کرده یا در زندگی اطرافیانم دیدهام. گاهی نیز از اتفاقهایی که دوستان و آشنایان برایم تعریف کردهاند، الهام گرفته و با تغییراتی ماجراهایی را که از سر گذراندهاند، در داستانها گنجاندهام.
تحقیق و بررسی و کمکگرفتن از اهل فن، برای هر چه بهتر نوشتن را سرلوحه کارم قرار داده و تا زمانی که از موضوعی اطمینان حاصل نکنم، در داستانهایم به کار نخواهم گرفت؛ زیرا هدفم انعکاس معضلات اجتماع به شکلی باورپذیر و به گونهای متفاوت بوده تا شاید گرهگشای عدهای قرار گیرد که دنبال یادگیری نبوده و صرفاً با خواندن رمان قصد سرگرمی دارند. در واقع در خلال ماجرایی عاشقانه به قصد جذب خواننده برای پیگیری رمان، گوشهای از مسائلی را بیان میکنم که ممکن است برخی خانوادهها با آن درگیر بوده، اما اطلاعات کافی درباره مشکل خود نداشته یا به دنبال یافتن راهی برای مقابله با آن مسئله نیستند.
—————-
خلاصه: «صدای سکوتم را بشنو»
فرزام در سالهای اولیه ورود به دانشگاه خیلی اتفاقی متوجه میشود، کسانی که او را بزرگ کردهاند، خانواده واقعیاش نیستند.
جستجو برای پیداکردن آنها را شروع میکند که دوستش از روی شباهت ظاهری یکی از مریضها، حدس میزند شاید خانواده واقعی او باشند. این موضوع آغاز تنش در زندگی این دکتر جوان شده و ماجراهای جدیدی به دنبال دارد که در این راه عشقی پاک و زیبا شکل میگیرد.
خلاصه: «از قنوت تا غنا»
رعنا که همیشه سعی داشته مطابق خواستههای پدر و مادرش رفتار کرده و آنها را از خودش راضی نگه دارد، حالا سر دو راهی حرف دلش و خواست آنان گیر افتاده است. دو راهی و تردیدی که سرنوشت و آیندهش را رقم میزند، آیندهای که با شک و دلهره پا در راهش گذاشته و مشکلاتی را برایش به دنبال خواهد داشت.
خلاصه: « رویش معجزه زندگی»
ساره بزرگترین فرزند خانواده، بعد از فوت پدر مجبور میشود، نانآور خانه باشد. به همین دلیل و نیز به دلیل مطلقه بودن و مشکلاتی که در زندگی مشترک قبلی داشته، علاقهای به ازدواج مجدد ندارد. اما دست سرنوشت کسی را سر راهش قرار میدهد که احساسات خفتهاش را بیدار کرده و او در این بین سرگردان میماند کدام راه را برگزیند.