ثبت دقیق وقایع و هوشمندی اکبر رادی، نمایشنامه نویس معاصر گیلانی در بازتاباندن چهرهی فرهنگی – تاریخی ایران به پایهای است که منتقدان او را “تاریخ نویس زمان حال” مینامند. در سالهای اخیر بعد رئالیستی آثار رادی آنچنان مورد توجه منتقدان و صاحب نظران قرار گرفته که بعد ارزشمند دیگر آثار وی را در محاق قرار داده است. در حقیقت رئالیسم و غیر رئالیسم در آثار رادی آنچنان هنرمندانه در هم تنیده شده که جداسازی این دو و تحلیل موردی هر بعد، مانند کالبد شکافی متن و عمل به سیاق پیشگامان علوم تجربی است. نمایشهای غیر رئالیستی رادی در لابه لای نمایشهای رئالیستی او نوشته شده حتی گاهی یک بخش از نمایش، رئالیستی و بخش دیگر غیر رئالیستی است. این نوشته با بررسی بعد غیر رئالیستی نمایش خانمچه و مهتابی سعی در ارائهی تصویری متفاوت از این نمایشنامه نویس اجتماعی دارد.
نمایش خانمچه و مهتابی به شکلی رئالیستی آغاز میشود ولی با پیشروی نمایش از فضای واقعی بیشتر و بیشتر فاصله میگیرد. خانمجون پیرزن ثروتمندی است که توسط خانوادهاش به یکی از مجهزترین خانههای سالمندان شمال تهران فرستاده شده. نمایش با مکالمهی خانمجون و پرستار ادامه پیدا میکند. خانمجون از خاطراتش میگوید. نمایش تبدیل به “جریان سیلان ذهن” میشود و خانمجون بین زمان حال و گذشته حرکت میکند.
این نمایش با بخشهایی از زندگی شخصیتها و خوابهای سورئالیستی به طور متناوب قطع میشود. استفاده ازعنصر تکرار، فضایی سورئالیستی بر نمایش حاکم میکند.
سورئالیسم مکتبی است که با الهام از نظریههای فروید به بیان دنیای رویا، خیال، توهمات وحالت های خواب و بیداری و به طور کلی به بیان ناخودآگاه میپردازد. ساختاری بی منطق وبی زمان و نمایش تصاویر به ظاهر بی ربط از مشخصات هنر و ادبیات سورئالیسم است (ابرامز،۳۱۰: ۱۹۹۹).
در هر بخش شاهد مکالمهی دو شخصیت با هم هستیم که خاطرات گذشتهشان را مرور میکنند و در زمان معلقند. خواب سنبله، خواب میزان و خواب عقرب که نامشان تقویم
برجهای سال را یادآور میشود. شخصیتها در خواب در هم میآمیزند و مانند موج به یکدیگر تبدیل میشوند. تصویر زن فقیر ناگهان در چهرهی “زن خوش قامت با شکوه در پیراهن سفید باستانی” محو میشود و بعد زن “سربریدهی خود را توی یک سینی طلایی روی دستانش گرفته، به سوی عالیجناب پیش میرود و…” دوباره صدای آن زن فقیر “علیلم، ذلیلم، شب جمعه س…” (رادی،۱۳۸۸:۳۹۵) شنیده میشود.
در نمایش خانمچه و مهتابی، سورئالیسم به طرزی هنرمندانه با واقعیت در آمیخته وگریزگاهی خلق کرده تا شخصیتهای نمایش با تمام دغدغهها و دل مشغولی هاشان به آن پناه برند. همچنین، رادی با به کارگیری زبان نمادین متناسب با شخصیتهای نمایشنامههایش به بیان افکار، ویژگیها، جایگاه و نقش فردی و اجتماعی آنها میپردازد. وی به کمک استعاره رابطهی میان افراد در خانواده و در سطوح مختلف اجتماع را به خوبی به نمایش گذاشته است.
در این نمایش، سورئالیسم نه به شکلی جدا بلکه به عنوان جزئی از رئالیسم و پا به پای آن پیش رفته است. توصیفات رئالیستی با عطر تخیل، انتزاع و سیلان ذهن طوری با یکدیگر آمیختهاند که در نهایت از رادی یک نمایشنامه نویس و نه صرفاً یک تاریخ نگار میسازد. ■
منابع
رادی، اکبر (۱۳۸۶). روی صحنهی آبی. تهران: نشر قطره.
رادی، اکبر (۱۳۵۶). دستی از دور…”مقالات”. تهران: انتشارات رز.
Abrams, M.H.A Glossary of Literary Terms.7thed.USA: Earl McPeek, 1999.