فیلم هنرهای آزاد محصول ۲۰۱۲ در سبک کمدی- درام به نویسندگی و کارگردانی جاش راندر است. که خود نیز در نقش اصلی این فیلم بازی میکند. داستان فیلم از آنجا شروع میشود که جسی ۳۵ ساله که فارغ التحصیل ادبیات انگلیسی از کالج Kenyon College میباشد که از شغل خود در دانشگاهی در نیویورک خسته است. و به دعوت استاد قدیمی خود و جهت شرکت در مراسم بزرگداشت و بازنشستگی استاد محبوبش Peter Hoberg به سفری زمینی دست میزند. /
در این سفر به طور اتفاقی با دختری ۱۹ ساله به اسم زیبیبا بازی استثنایی (Elizabeth Olsen) آشنا میشود که برخلاف سایر دختران کالج که دنبال پسران تر و تازه میگردند، او در مردان دنبال یک ترکیب روانی خاص است.
فیلم به تقدس هنرهای کلاسیک، حضور در مکانهای چند صد ساله، هنر تأتر، موسیقی کلاسیک، دانشگاههایی که در آن فلسفه، تاریخ هنر و موضوعهای از این دست تدریس میشود، میپردازد. جسی در میانسالی و فضای مدرن شهری فرو رفته و فقط یه مخاطب خاص برای کتابها است. شخصیتها در عین حالی که دورههای تحول زندگی خود را طی میکنند اما با احساسات و تواناییها و اشتیاقهایی که در وجود خود دارند میتوان گفت نقطهای امید در زندگیشان هست که باعث رستگاری آنها میشود. جسی در حال طی کردن دوره میانسالی و مشکلات خاص این دوره است اما با اشتیاق کتاب میخواند یا زیبی که دوره پر تلاطم جوانی را طی میکند اما در تأتر بازی میکند و موسیقی کلاسیک گوش میدهد …
با ورود به جریانات فیلم میتوان شکوفایی این استعدادها و تواناییهای خاص را در شخصیتهای فیلم بخوبی مشاهده کرد. برای جسی از دزدیدن لباسهایش و تماس استاد مورد علاقهاش شروع میشود. با ورودش به شهر استادش، شرکت در مراسم بازنشستگی و آشنایی با زیبی دوباره به زندگی بر میگردد. زیبی با جوانیاش به او حس زندگی و جوانی میدهد، استادش و دانشگاه قدیمی دوباره اشتیاق به روشنگری در دوران دانشجوییش را به او باز میگرداند. در واقع میتوان گفت جسی به هنرهای آزاد وارد شده …
رابطه با زیبی و گوش کردن موسیقی کلاسیک به پیشنهاد او باعث ایجاد دید تازهای در جسی نسبت به جهان پیرامون
خود میشود. ارتباط با زیبی از طریق نامه نگاری از زیباترین قسمتهای فیلم میشود و از دیگر هنرهایی است که فلسفه فیلم بدان اشاره دارد. در واقع هر کدام از هنرهایی که جسی برای
تعالی روح خود تجربه میکند دروازههای از تجلی محسوب میشود. شخصیت زیبی همانطور که گفته شد در گیر و دار دوره با نشاط جوانی است و نگاهش به مسائل تفریح گونه و تجربهای گذرا است. و این مسئله در بهم خوردن رابطهاش با جسی نقش مهمی دارد.
استادان دانشگاه: پروفسور پیتر هوبرگ: استاد مورد علاقه جسی دیدگاه لیبرالی و چپگرا به سیاستهای دولت دارد که بازنشستگیاش و مخالفت با دوباره روی کارآمدنش در واقع به ناکار آمد بودن مخالفتها و دیدگاههای انتقادی در جامعه غربی اشاره دارد. پروفسور پیتر هوبرگ بعد از بازنشستگی دچار افسردگی شدیدی میشود و تنها دقدقه اش تدریس دوباره است.
پروفسور فیرفیلد: که یکی از بهترین استادان ادبیات رمانتیک است که بعد از آشنایی بیشتر با جسی در طی یک همخوابگی او را از خود طرد میکند.
برخودر جسی با استادان مورد علاقهاش در واقع به روانشناسی و موشکافی خصوصیات افرادی میپردازد زندگی خود را صرف پرداختن به هنرهای آزاد کردهاند. پروفسور پیتر هوبرگ از روند حکومتی ناراضی است و نمیتواند وضع موجود را تحمل کند و پروفسور فیرفیلد فرد کلبی مشرب و آزاده است.
پرداختن به هنرهای سطحی:یکی از عواملی که باعث بوجود آمدن اختلاف بین جسی و زیبی میگردد در انتخاب رمان عامیانهای است که زیبی با اشتیاق از آن دفاع میکند و جسی آن را محکوم … رمانهای علمی تخیلی، رمانهایی با موضوعهای عشقی پیچیده یا رمانهایی در خصوص جادو و خون آشام که امروزه در ادبیات عامیانه غرب رواج دارد و خوانندگان بسیاری بخصوص در سنین نوجوانی علاقه زیادی به خواندن این آثار میپردازند. انتقاد به این نوع از ادبیات درواقع فقط از طرف جسی صورت نمیگیرد بلکه کلیت فلسفه فیلم به آن انتقاد میکند و حرفهایش را از طریق جسی که یک خواننده حرفهای است به زبان میآورد. سراسر فیلم در ستایش هنرهای عالی میپردازد و وجود این نوع ادبیات در آن جایگاهی ندارد.
در پایان میتوان گفت هنرهای عالی که فیلم به آن اشاره میکند باعث احساس و ایجاد انگیزه آزادی در شخصیتها میشود. هنرهایی که امروزه کمتر کسی به آنها میپردازد. در واقع فیلم دست به تفسیرتازهٔ از زیبایی در آثار هنری و تأثیر آن بر انسان مدرن می زند …موسیقی واقعی یا مطالعه عالی که امروزه جای خود را به سبکها و موضوعات سطحی و بی فایده دادهاند.