صدای باد نخستین مجموعه شعر فرنگیس کردی است که در ۱۰۸ صفحه و ۹۹ شعر کوتاه سروده شده است در این مجموعه شعرها نامگذاری نشدهو با شماره مشخص شدهاند و به نظر میرسد ترتیب خاصینیز در چیدمان آنها وجود ندارد این شعرها در نهایت سادگی و ایجاز هستند وبیشتر از شیوه بیان سود میبرند تا تصویرسازی یا بازیهای زبانی وفرم. /
ویتگنشتاین میگوید از یاد نبریم که شعر حتی اگر به زبان خبری هم نوشته شده باشد دربازی زبانی دادن اخبار به کار نمیآید شعرهای فرنگیس کردی را میتوان از منظر دیگر از جنس گزینه گویه هایی با دیدی شاعرانه دانست.
«قلم
رحمی
که میزاید شعر
کودکی که دنیا را بزرگ خواهد کرد (شعر شماره ۱ صفحه ۱۰)»
هر روایت ممکن است در قالب بیانی متفاوت ارائه گردد اما به طریقی همسان از قابلیتهای نظیر بازنمود شخصیتها رویدادها و صحنه و مکان استفاده مینمایند گرچه در شعر این عناصر به گونهای در هم تنیده و در نهایت ایجاز و اختصار به کار گرفته میشوند شاعر نیز در این مجموعه خرده روایتهایی دارد که طول آنها در قالب یک سطر کوتاه است اما میتوان راوی و داستان مابین آن را حدس زد وشاید بتوان این شعرها را با داستانهای مینیمال مقایسه کرد. مانند نمونه زیر که راوی با سه گزاره داستان خود را روایت میکند.
«کسی صدای قاصدکها را نمیشنید
جزمن
که خویشاوند باد بودم (شعر شماره ۲ صفحه ۱۱)«
هر طرح داستانی را میتوان گونهای شکار دانست، شکار هویت سلسلهای از حوادث به هم پیوسته. اما در بیشتر شعرهای این مجموعه به دلیل ایجاز ما تنها بایک صحنه یا عبارت روبرو هستیم که حادثهای را دربطن خود دارد البته منظور از حادثه اتفاقی است که میتواند در متن رخ بدهد.
«باد همه چیز را برد
جز سرگردانیام (شعر شماره ۱۴ صفحه ۲۳)»
پیرنگ تداوم منطقی نقش ویژههاست که مناسبتی درونی و مستحکم دارند این عناصر در واقع به کنش مرتبط میشود و بارت آن را به مجاز مرسل تعبیر مینماید هر روایت ممکن است در قالب بیانی متفاوت ارائه گردد اما به طریقی همسان از قابلیتهای نظیر بازنمود شخصیتها رویدادها و صحنه و مکان استفاده مینمایند ولی خرده روایتهای فرنگیس کردی در قالب تک صحنه یا تصویر هستند که می تواتند گاه شکلی سورئال نیز به خود بگیرند شاید اگر شاعر پا را از محدوده شعر کوتاه فراتر میگذاشت میتوانست شعری با روایتی منسجم و تصاویر زیبا خلق کند مانند نمونههای زیر:
«دستانم را گرفتی
ناخنهایم جوانه زدند
در آغوشم بگیر
تا جنگلی بروید از من (شعر صفحه ۲۳ شماره ۳۲)
یا
«بازیگوش شده بود
لیوان آب
خورشید را در سقف اتقام میلرزاند (شعر شماره ۲۸ صفحه ۳۷)»
تمثیل به نیروی اندیشه و نماد به نیروی احساس رجوع میکند در شعر ۳۸ هم نماد پدیدار را به ایده و ایده را به تصویر بیان میکند در بیشتر شعرهای این مجموعه از همین تکنیک استفاده شده است بویژه اینکه بسیاری از تصاویری که شاعر از آن استفاده کرده است به شکل فراگیری نماد هستند.
«کارگران ساختمانی
زندانیترین آدمهایند
آجر میچینند
جلوی صورتشان (شعر شماره ۳۸ صفحه ۴۷)
.بیشتر شعرهای این مجموعه زبانی ساده دارند و پیچیدگی خاصی ندارند و فاقد لایههای تودر توی معنا هستند بیشتر شاعراز دریافتهایی بهره میبرد که از طبیعت شروع شده و به رویدادها میرسد درعینحال میان دو دنیای متفاوت حقیقت و مجاز در نوسان استشخصیتهای شاعر نمادین هستند اما در دوشعر زیر شاعر از منطقی تمثیلی برای بیان روایت خود استفاده کرده است در واقع چون شاعران قدیم که بیشتر از آرایه انسان انگاری برای بیان داستانها وتمثیلات خود استفاده نموده است
«نامم را آزاده گذاشتند
مثل ماهیای
که در آکواریوم میچرخد
و آزاد صدایش میکنند (شعر شماره ۴۴ صفحه ۵۳)
یا
«باد معنی آزادی است
در جنبش ابرها (شعر شماره ۴۵ صفحه ۵۴)»
«نگاه شاعرانه به چیزها آنها را بیرون ادراک حسی و تعینهای بخردانه قرار میدهد نگاه شاعرانی تأویلی مداوم است و بخشیدن منش ناممکن به هر چیز»(احمدی، ۲۹۳) واین سرآغاز بحث تمایز میان شعر وزبان هر روزه است. همانطور که گفته شد زبان و شعر فرنگیس کردی از ساده نویسی تبعیت میکند او تصویر میکند ونماد میسازد بی آنکه در گیر ودار فرم یا تصاویرسوبژکتیو وبیانی با معناهای متفاوت باشد شاید اگر مخاطب او چند نقاش باشند همگی تصاویری مشابه از شعرهای او ارائه دهند که میتواند ویژگی شاعرهای او باشد. مانند نمونههای زیر
«مرداب برای تنها بودن دلیل نمیخواهد
همانطور که نیها
برای سکوتشان (
یا
«وطنم خونسردتر از ماهی قرمزی است
که در تنگش میچرخد
وبوسه به صدفهای لال میدهد (شعر ۷۲ صفحه ۸۱)»
شاعر به عنوان یک زن دراین مجموعه چیزی از هویت زنانه خود را بازتاب نداده است در چند موردی که به بیان هویت خود پرداخته است مانند شعر ۹۴ هم این بازنمایی نمیتواند موفق عمل کند ودر انتقال مفهوم با مخاطب نقش پررنگی را ایفا کند در شعر ۹۴ شروع شعر میتوانست موفقتر باشد ولی پایان بندی آن نتوانسته است تصویر تازه از هویت زن را به مخاطب انتقال بدهد
زنی را که بودنش را حاشا میکند
وتصویر رنگ رورفته اش را بادستان من
بر ترکهای دیوار میچسباند
زنی که سالهاست
خود را میان حلقهٔ کوچک انگشتانت
دار زده (شعر ۹۴ صفحه ۱۰۳)
یا
«دستهایت را بالا میبری
تکان میدهی
تهید میکنی
سایهات اما
سایهام را به آغوش میکشد (شعر ۳۷ صفحه ۴۶)»
صدا دراین مجموعه شعر چندان متمایز با دیگر صداهای آن نیست نوعی وحدت در لحن در این مجموعه شعر به چشم میخورد لحن راوی یکدست است میتوان این مجموعه را گزیده از خرده روایتهایی دانست که فرنگیس کردی آنها در نهایت ایجاز بیان کرده است در مجموع میتوان مجموعه شعر «صدای باد» را تلاش موفق شاعرش در اجرای شعرهای کوتاه وانتقال مفاهیم درنهایت ایجاز وسادگی دانست.■
منابع: صدای باد، فرنگیس کردی انتشارات تهران