مجموعه شعر “چگونه‌ای” سروده در ۷۴ صفجه سروده شده است و بیشتر این سروده‌ها از منطقی روایی پیروی می‌کنند ویتگنشتاین می‌گوید از یاد نبریم که شعر حتی اگر به زبان خبری هم نوشته شده باشد دربازی زبانی دادن اخبار به کار نمی‌آید هادی ترابی از بازی زبانی در بیشتر شعرهای این مجموعه استفاده کرده است شگردی که می‌تواند به ساخت گونه‌ای از وضعیت بیانجامد شکلی یا درجه‌ای از حضور وکشش. و این شگرد به به زبان شاعرانه یاری می تا ساختاری شعری شکل بگیرد. /

«وقتی اعتصاب می‌کنی از نوع از نوع فکر

وقتی کارد را می‌رساند به استخوانت

وزبانت به هیچ تصویری قدنمی دهد

در زبان مبارزه می‌کنی – که بی شباهت به جریانهای انقلابی نیست

با فعل وفاعل و مفعول وضمیر و صفت مبارزه می‌کنی

وگاهی مذاکره می‌کنی

کارد برای من

«رای مفعولی بود

که داشت مرا می‌کشت (شعر چند وچون در زبان فارسی صفحه ۹)»

شعر نوعی خطر کردن است بوِیژه اگر از فرم زبانی استفاده شود که قبلاً هم آن تجربه شده باشد. در شعر” چند وچون در زبان فارسی”شاعر همان طور که در نمونه زیر هم مشهود است شاعر به نوعی خطر کرده است یکی دیگر از تکنیک‌های شاعر در این مجموعه استفاده از کلمات خاص بامعنای خاص است یعنی شاعر با استفاده از کلمات خاص که فارسی نیستند مانند “چه گوارا” که نمادین است او از انواع ادات استفهامی یاری می‌جوید تا بازی زبانی خود را ارائه دهد و درنهایت ادغام آن‌ها در میان سطرهای شعری توانسته است ظرفیت‌های کلامی در شعر را تغییر دهد اما آنچه که دراین شعر جالب است شاعر علی رغم بازی‌های زبانی که در نوشته خود به کار می‌گیرد روایتی را نیزبازگو می‌کند که تمام ویژگی‌های روایت را دارد درواقع او به بیان رمزگان روایتی می‌پردازد که زبانی شاعرانه دارد.، اما نقب زدن شاعر به پدیده‌های خاص اجتماعی و همین‌طور بازسازی روایت‌های تاریخی از خلال روایت کلمات شکل می‌گیرد.

«انتخاب با تو

گزینه خودکشی هنوز روی میز است

چرا؟ چگونه، چطور؟ چه چیز؟ چه چیز؟ چه کس؟

آیا می‌شود تمام این چه ها را در حرکتی انقلابی گوارا کرد

مثلاً ضمه یا کسره داد

سیراب شوی یا تشنه؟

یا تشنه یا تشنه

یا تشنه

یاتشنه رهبر انقلابی این شعر است

(شعر چند و چون در زبان فارسی صفحه ۹)»

مخاطب مناسبات درونی عناصر داستانی و همچنین ساختار داستانی را حدس می‌زند و بویژه اگر شکل و محتوای شعری یا متن بتوانند مناسبات درونی خود را حفظ کنند شاعر از گزاره‌هایی ساده برای روایت استفاده کرده است که درعینحال توانسته تصویرهایی را نیز در خلال همین بازی‌های زبانی به تصویر بکشد،تصاویری که گاهی از شکستن ساختار نحوی گزاره‌ها یا کلمات بدست می‌آید

«ازقید زمان نمی‌شود رد شد

انگار

همیشه یا درحال حاضری

یا درحالی که گذشته است دیگر

یا درحال هوای آروزهایی

که نمی‌دانی تهوع چه بر سرشان می‌آورد (شعر ۳ صفحه ۲۴)»

هر روایت ممکن است در قالب بیانی متفاوت ارائه گردد اما به طریقی همسان از قابلیت‌های نظیر بازنمود شخصیت‌ها رویدادها و صحنه و مکان استفاده می‌نمایند گرچه در شعر این عناصر به گونه‌ای در هم تنیده و در نهایت ایجاز و اختصار به کار گرفته می‌شوند

«و من پرت

پرت اسپانیایی

روی صندلی

وقتی فلامنکو می‌رقصی

می‌خواهم پرت این شعر باقی بمانم

تا همیشه برقصیم

همیشه از رقص برایم بگو

که رنج سکون می‌شود (شعر رقص در تاریکی، صفحه ۲۷)»

پیرنگ تداوم منطقی نقش ویژه‌هاست که مناسبتی درونی و مستحکم دارند این عناصر در واقع به کنش مرتبط می‌شود و بارت آن را به مجاز مرسل تعبیر می‌نماید هر روایت ممکن است در قالب بیانی متفاوت ارائه گردد اما به طریقی همسان از قابلیت‌های نظیر بازنمود شخصیت‌ها رویدادها و صحنه و مکان استفاده می‌نمایند بویژه در نمونه‌ی ذیل که حتی دیالوگی بین راوی وخودش شکل می‌گیرد موقعیتی سیال ذهن که یکی از نمونه‌های موفق دراین مجموعه است.

«بازگردنیدم به آن شب- حتی اگر محال نباشد

تخت را وسوسه می‌کند – گفته بودم تخت پیر شده؟

وفنر را به التماس می‌اندازد- بیچارهای فلزی

هوا شرجی می‌شود دوباره ومن- که انگار زنده‌ام –

پری کوچک غمگینی می‌شناسم- اسمش؟-

که قرار بود سونامی امد- که آمد

محکم به تخت سنگهای اتاق بچسبد- وآب-

تا اسیر آب نشود- وآب –

که شد- وآمد –(شعر”؟” صفحه ۳۱)»

شخصیت‌ها در شعرهای این مجموعه تکامل نمی‌یابند و تاکید برکنش است بلکه تداوم زمانی علت و معلولی است و شاعر به مدد رشته تصویرها روایت می‌کند و از عناصر بینامتنی چون “‌پری کوچک غمگین‌‌”- ا شاره به شعر فروغ -و “‌درجستجوی زمان از دست رفته‌”- اشاره به مارسل پروست – نیز بهره می‌گیردکه از دومی همنشینی مناسی با سطر پسین خود دارد.

«فاجعه را گذاشتم بین صبح وظهر میل کنم

سر قرارم باسونامی که دیگر نمی‌آید

می‌گفتند خشک شده

بالای فنرها والتماس

که می‌توانست مسکن ماهی‌های مرده باشد

اما حالا قرارمان

در جستجوی زمان از دست رفته کنسل می‌شود (شعر”؟” صفحه ۳۱)»

درپایان مجموعه شعر “‌چگونه‌ای‌” بایان که زبان متفاوتی دارد اما ساختار شکنی‌های نحوی و بیانهای سیال ذهنان توانسته است از آن مجموعه‌ای بسازد که مخاطبی که در جسنجوی کشف و زبانی متفاوت است را با خود همراه کند

پانویس:

ویتگنشتاین در دوره دوم فلسفی خود قائل به نظریه بازی‌های زبانی گردید که این اصطلاح اشاره به این مطلب دارد که هر لفظ دارای کاربردهای مختلفی است و کاربردهای مختلف لفظ با توجه به نحوه‌های مختلف زندگی است که لفظ در آنها کاربرد دارد. در اینجا سئوال اساسی آن است که چرا ویتگنشتاین از اصطلاح بازی استفاده کرده است. شاید هیچ کلمه‌ای به اندازه این کلمه نمی‌توانست نشان دهد که میان زبان حاکم بر نحوه‌های مختلف زندگی، هیچ گونه اشتراک ذاتی وجود ندارد. اگر با دقت به اقسام بازی بنگریم در می‌یابیم که بازی‌ها دارای وجه اشتراکی ذاتی با یکدیگر به گونه‌ای که همه بازی‌ها در آن مشترک باشند نیستند

منبع:ترابی، هادی، چگونه‌ای؟؛ مشهد، انتشارات بوتیمار چاپ اول ۱۳۹۳

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها