فاطمه قلندرزاده دریایی، دانشآموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است. او در کنار تدریس، نقد و تحلیلهایی نیز روی آثار کلاسیک و رمان نوشته که در نشریههای علمی و دانشگاهی چاپ شده است. این پژوهشها و داستانها بیشتر در قلمرو زنان هستند. نویسنده از دورههای داستان نویسی و نشستهای کانون فرهنگی چوک نیز بهره برده است. «مُم کزو» اولین مجموعه داستان وی، سال ۱۴۰۱ در انتشارات جامی چاپ شده؛ این مجموعه شامل بیست داستان کوتاه است.
برشی از متن کتاب:
«براش مجلس بازی ترتیب داده بودند. دهل کوبیده بودند. ماما زار خیزران به دست، آواز خوانده بود و خیزران را به تن مُمکزو زده بود. مُم کزو را رعشه گرفته بود. تنش را لرزانده بود. زار از مرکبش پایین آمده بود و گفته بود: انگشتر عقیق و فیروزه میخوام، النگوی چشم و ابرو میخوام، پارچه ابریشمی میخوام. مُم کزو نگذاشته بود انگشتر عقیق و فیروزه و النگوی چشم و ابرو و پارچه ابریشمی به زار بدهند و کور مانده بود. برای مُم کزو همین که چهارشنبه ها میتوانست دنیا را ببینه، بس بود.»