#لحن_محاوره_و_زبان_شکسته:
برخی گمان میکنند که لحن #محاوره را لزوما باید شکسته نوشت. این طور نیست. همهی مصاحبههایی که در روزنامهها و مجلهها میخوانیم با لحن محاوره است اما شکسته نیست.
مهمترین نکنه در لحن محاوره نحو آن است نه خود کلمات. نحو گفتاری را خیلی راحت میتوان شکسته خواند بدون اینکه واژههای آن شکسته نوشته شده باشد. در چند سال گذشته، چند پروژهی تاریخ شفاهی اجرا شده و در پانزده کتاب به این شیوه منتشر شده است. در بیشتر این کتابها، سخن گوینده با همان نحو گفتاری و بدون شکستن کلمات آمده است.
برخی نیز زبان شکسته را با سبک اشتباه میگیرند.
🔅سبک ناظر بر انتخاب واژههاست نه تلفظ آنها. مثلاً، هماکنون برخی از مردان، به خصوص جاهلهای قدیم تهران، در خطاب به زن غریبه، او را آبجی صدا میزنند. این کلمه نشاندهندهی تعلق گویندهاش به قشری خاص و در نتیجه سبک کلامی اوست، اما هم او و هم مثلاً استاد دانشگاه واژههایی چون خانه، لانه، حیوان، نان را در لهجهی تهرانی خونه، لونه، حیوون و نون تلفظ میکنند.
در ویرایش رمان یا داستان کوتاه که شخصیتها با هم گفتوگو میکنند، به دو شیوه عمل میشود. برخی از نویسندگان یا مترجمان گفتوگوها را کاملا به صورت شکسته مینویسند و برخی دیگر نحو گفتاری را با کلام غیرشکسته به کار میبرند.
وظیفهی ویراستار در برابر چنین آثاری آن است که قالب و حد شکستگی را در کلام مترجم یا نویسندهی مورد نظر پیدا کند و چنانچه موردی خارج از آن میزان باشد آن را اصلاح کند.
ویراستاری که لحن معمولی نویسنده را به شکسته تبدیل میکند، یا لحن شکستهی او را به صورت غیرشکسته در میآورد کار درستی نمیکند.
از آنجایی که در حال حاضر در نوشتههای ادبی ما هر دو شیوه رایج است، ویراستار نباید سلیقهی خود را به مترجم یا نویسنده تحمیل کند.
اصولاً، ویرایش باید در قالب سبکی خود اثر انجام گیرد، مگر اینکه ناشر این حق را مطابق قرارداد از نویسنده گرفته باشد.
#نکتههای_ویرایش
#علی_صلحجو ارسالی از خانم آرزو عباسی عضو انجمن خانه ویراستاران چوک.