خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا (به اسپانیایی: Jorge Mario Pedro Vargas Llosa) یکی از مهمترین رمان‌نویسان و مقاله‌نویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. وی داستان‌نویس، مقاله‌نویس، سیاست‌مدار و روزنامه‌نگار است. در روز یکشنبه ۲۸ ماه مارس ۱۹۳۶ در شهر «آرِکیپا»‌ی پرو به دنیا آمد. هنگام تولد وی «‌ارنستو بارگاس مالدونادو» و «دورا یوسا اورِتا» پدر و مادرش از یکدیگر جدا شده بودند و ماریو تا ده سالگی با پدرش روبرو نشد. وی ده سال اول زندگیش را در بولیوی و با مادرش گذراند. کلاس اول تا چهارم را در دبستان «‌لا سایه» شهر «‌کوچابامبا» در بولیوی گذراند. پس از اینکه پدربزرگش مقام دولتی مهمی در پرو به دست آورد، همراه مادرش در سال ۱۹۴۶ به سرزمینش پرو بازگشت. در «‌پیورا‌« کلاس پنجم دبستان را گذراند. نهایتاٌ دوران دبستان را در «‌لیما‌« به اتمام رساند.

رویارویی با پدر به منزله تغییری جدی در شکل‌گیری دوران بلوغ و ایده‌ی نخستین رمان وی بود. پدرش او را به «کالج نظامی لئونسیو پرادو» در لیما فرستاد، جایی که تنها سال سوم و چهارم متوسطه را سپری کرد. نگرش داروین‌گرایانه او نسبت به زندگی حاصل تجربه همین دو سال است. در نهایت تحصیلات متوسطه‌اش را در دبیرستان «سان میگل» پیورا به آخر رساند. سال ۱۹۵۳ به لیما بازگشت و برای تحصیل رشته ادبیات و حقوق به دانشگاه «‌ناسیونال مایور دِ سان مارکوس‌« وارد شد. اما رشته تحصیلی‌اش به هیچ عنوان مورد تأیید پدرش نبود. در همین دوران با داشتن فقط ۱۸ سال تصمیم گرفت با «‌خولیا اورکیدی‌« ازدواج کند که یکی از نزدیکانش و هیجده سال از او بزرگ‌تر بود. یوسا در رمان برجستهٔ «عمه خولیا و میرزابنویس» (۱۹۷۷) از شخصیت این زن الهام گرفته‌است. در این دوره از زندگی یوسا از لحاظ مادی دچار کمبودهای مالی سختی شد تا جایی که در مدت تحصیل در دانشگاه مجبور به تجربه لااقل شش کار مختلف گردید از تدوین خبر در «رادیو سانترال‌« (‌رادیو پان آمریکانای فعلی)‌، گرفته تا تنظیم اسناد و ثبت مشخصات گورهای گورستان شهرولی با این وجود باز هم درآمد وی به سختی کفاف خرج زندگی مشترک و تحصیل‌اش را می‌داد.

با انتشار نخستین کتابش در سال ۱۹۵۹ که یک مجموعه داستان به نام «سردسته‌ها‌« بود که موفق شد نخستین جایزه ادبی‌اش یا عنوان «‌جایزه لئوپولدو     آریاس‌« را کسب کند.

در سال ۱۹۵۹ به یمن دریافت بورس تحصیلی برای دریافت دکترا از دانشگاه «‌کُمپلوتنسه‌« به مادرید سفرکرد و یک سال پس از توفیق در دریافت دکترای فلسفه و ادبیات در پاریس اقامت گزید. زندگی در پاریس برای او با فقر و سختی برای گذران زندگی همراه بود. ابتدا از طریق تدریس زبان اسپانیایی در مدرسه بِرلیتز امرار معاش می‌کرد. اما کمی بعد به او امکان دادند تا با هنر مورد علاقه‌اش ادبیات سر و کار داشته باشد و این زمانی بود که به عنوان مجری وارد سازمان رادیوـ تلویزیون فرانسه ORTF شد و هم‌چنین به عنوان روزنامه‌نگار در بخش اسپانیایی خبرگزاری فرانس پرس مشغول به کار شد.

اولین اثر نوشتاری او نمایشنامه‌ای تحت عنوان «‌گریز از اینکا» بود. ولی با انتشار نخستین کتابش در سال ۱۹۵۹ که یک مجموعه داستان به نام «سردسته ها‌« بود که موفق شد نخستین جایزه ادبی‌اش یا عنوان «‌جایزه لئوپولدو آریاس‌« را کسب کند.

در سال ۱۹۶۳ اولین رمانش منتشر شد؛ دوران قهرمان ماجرای دخالت نظامیان در عرصه سیاست و تبعات شوم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن است. چیزی که به تقدیر محتوم بسیاری از ملت‌های جهان سوم و به خصوص آمریکای لاتین بدل شد. این رمان به شدت با استقبال منتقدان و خوانندگان روبه‌رو شد. همین تأثیر گسترده کافی بود تا نام نویسنده به عنوان یک منتقد رادیکال مطرح شود و تعدادی از نسخ کتابش به عنوان کتاب ضاله طی مراسمی رسمی به آتش کشیده شود. اما این مانع از دریافت جایزه منتقدان از طرف یوسا نمی‌شود. سال ۱۹۶۴ به پرو بازگشت، با خولیا اورکیدی متارکه کرد و دومین سفرش را به جنگل تجربه کرد، سفری که طی آن اطلاعات زیادی درباره آمازون و ساکنین‌اش جمع‌آوری کرد.

در سال ۱۹۶۵ به هاوانا سفرکرد، جایی که به عنوان یکی از اعضای هیئت داوران جوایز «‌کاسا دِ لوس آمریکاس» و نیز دبیر تحریریه مجله کاسا دِ لوس آمریکاس مشغول همکاری شد و این همکاری تا زمانی‌که در ۱۹۷۱ به‌طور قطعی از انقلاب کوبا و اهداف آن فاصله گرفت، ادامه پیداکرد.

در سال ۱۹۶۵ با «پاتریسیا یوسا» ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو پسر به نام‌های «آلبارو» (۱۹۶۶ )، «‌گونسالو» (۱۹۶۷) و دختری به‌نام «مورگانو» (۱۹۷۴) است. در سال ۱۹۶۶ پس از چاپ دومین رمانش «خانه سبز» از پاریس به لندن می‌رود و به تدریس ادبیات اسپانیایی – آمریکایی اشتغال می‌ورزد. سال بعد دومین مجموعه داستانش منتشر می‌شود و نویسنده‌اش را برنده دو جایزه ادبی می‌کند. وقتی برای دریافت جایزه منتقدین اسپانیایی به کاراکاس می‌رود، خطابه‌های درباره سرنوشت و مسئولیت نویسندهٔ پرویی ایراد می‌کند. مهمتر از آن دیدار با گابریل گارسیا مارکز است که بعدها به همکاری ادبی و انتشار «رمان در آمریکای لاتین» می‌انجامد. در ۱۹۶۷ به عنوان مترجم یونسکو در یونان به همراه «خولیو کورتاسار» مشغول فعالیت شد سومین رمانش «گفتگو در کاتدرال» در ۱۹۶۹ منتشر می‌شود. یک سال بعد به بارسلون می‌رود تا نوشتن یکی از معتبرترین نقدها بر آثار مارکز را آغاز کند. این کتاب در ۱۹۷۱ منتشر می‌شود. پیش از این یوسا چند سفر به کوبا داشت و مثل بسیاری از نویسندگان آمریکای لاتین، رابطه خوبی با حکومت کوبا داشت. اما زندانی شدن ابرتو پادیلا، نویسنده کوبایی زمینه‌ساز اعتراض گسترده نویسندگان آمریکای لاتین شد. یوسا به همراه دیگر نویسندگان سرشناس آن خطه، اختناق حاکم بر جامعه کوبا و شخص فیدل کاسترو را محکوم کردند. با کمک تعدادی از نویسندگان هم فکرش نشریه «آزاد» را در پاریس منتشر کرد و کتاب «ماجرای پنهانی یک رمان» را در بارسلون منتشر ساخت. چهارمین اثرش «سروان پانتوخا و خدمات ویژه» در سال ۱۹۷۳ منتشر شد. وی سرانجام در ۱۹۷۴ خانه و خانواده اش را به اروپا منتقل کرد و متناوباٌ در شهرهای پاریس، لندن و بارسلونا اقامت گزید. در ۱۹۷۶ به ریاست باشگاه پن (انجمن قلم آمریکا) برگزیده می‌شود و سفرهای زیادی به دانشگاه‌های مختلف اروپا و آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی می‌کند و به عنوان استاد مدعو به سخنرانی و تدریس می‌پردازد. «خاله خولیا و نویسنده» ماجرای نخستین ازدواج یوسا است که در ۱۹۷۷ به چاپ رسید. رمان حجیم «جنگ آخر الزمان» که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد، حاصل کار هنرمندی است که دوران جوانی نویسندگیش را پشت سر گذاشته‌است. این پروژه بزرگ، زیر قلم یوسا با مهارت شگرفی شکل گرفته و حجم کار و شخصیت‌های پرشمار و رابطه بینامتنی رمان با بخشی از تاریخ برزیل، هیچگاه موجب سستی اثر نمی‌شود. تا جایی که این اثر را به عنوان نظیری برای «جنگ و صلح» تولستوی در ادبیات آمریکای لاتین توصیف کرده‌اند. جالب آن که ماجرای اصلی این رمان نیز در قرن نوزدهم می‌گذرد.

اقامت یوسا در اروپا مانع از پیگیری فعالیت‌هایش در پرو نبود. در ۱۹۸۱ مدیریت برنامه تلویزیونی «‌برج بابل» را به عهده داشت که توسط شبکه تلویزیونی «پان آمریکانا تله بیسیون» تهیه می‌شد. در ۱۹۸۳ به درخواست پرزیدنت «فرناندو بلانده ترری» مسئولیت کمیته تحقیق پیرامون ماجرای قتل هشت روزنامه‌نگار پرویی را به عهده گرفت.

یوسا در سال‌های نخستین جوانی مجذوب شخصیت فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا، شده‌است. اما او مدتی بعد جدایی کامل خود از جنبش‌های تندرو چپ را اعلام کرد و به حمله‌های شدید ضد کاسترو پرداخت.

در ۱۹۸۷ به‌عنوان رهبر سیاسی نهضت آزادی مخالف با قدرت طلبی‌های رئیس‌جمهور وقت «آلن گارسیا پِرِز» مطرح شد. یوسا در سال‌های نخستین جوانی مجذوب شخصیت فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا، شده‌است. اما او مدتی بعد جدایی کامل خود از جنبش‌های تندرو چپ را اعلام کرد و به حمله‌های شدید ضد کاسترو پرداخت. در سال ۱۹۸۸ در کنار تعدادی از احزاب راست‌گرا در تشکیل «جنبش آزادی‌ها» شرکت کرد.

با فرارسیدن سال ۱۹۹۰ به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری از سوی «جبهه دموکراتیک» معرفی شد که پس از انجام دو دوره رأی‌گیری از رقیبش آلبرتو فوجیموری شکست خورد و بعد از آن همه فعالیت‌ها و برنامه‌های سیاسی خود را کنار گذاشت. پس به لندن بازگشت و فعالیت‌های ادبی‌اش را از سرگرفت.

در ۱۹۹۳ بدون اینکه از تابعیت پرویی خود دست کشد، به تابعیت دولت اسپانیا درآمد. در حال حاضر نیز با روزنامه معتبر و پرتیراژ «‌الِ پائیس» اسپانیا و نیز ماهنامه « لِتراس   لیبرِس» چاپ مکزیک همکاری دارد. وی همچنین هم اکنون به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان استاد مهمان در این دانشگاه به تدریس مشغول است.

شهرت یوسا با نخستین رمانش، زندگی سگی آغاز شد. رمانی که در آن به تجربه‌های سختش در خدمت نظامی می‌پردازد. بدین ترتیب جهان خیلی زود با دورهٔ طلایی ادبیات امریکای لاتین، که Boom نام دارد آشنا شد. این دوره از دههٔ پنجاه و شصت قرن پیش آغاز شد و توجه جهانیان را به این قاره و ادبیاتش جلب کرد و در این دوره نویسندگان بزرگی از قبیل مارکز و فوئنتس و کورتاسار در کنار یوسا به چشم می‌خورند. اما با وجود نقاط اشتراک میان نویسندگان «بوم»، که با محور قرار دادن حال و روز ساکنان اصلی قاره و پرتو افکنی بر ظلم‌هایی که به آنان شده شناخته می‌شود، (کاری که یوسا مثلاً در جنگ آخرالزمان کرده‌است.) اما نوشته‌های یوسا تابع سبک رئالیسم جادویی نیست. سبکی که بسیاری از مردم آن را با «بوم» یکی می‌دانند و آن را به همه نویسندگان برجسته این دوره تعمیم می‌دهند. چه یوسا برخلاف مارکز واقعیت را با جادو ترکیب نمی‌کند. البته او نیز تخیل دارد اما آن طور که خود می‌گوید، تخیل او واقعی است. بلکه حتا برای نوشتن یک داستان از شخصیت‌های واقعی کمک می‌گیرد؛ به گونه‌ای که نبوغ داستان‌نویس با دقت زندگی‌نامه‌نویس مخلوط می‌شود. و به همان اندازه که تخیل بارور خود را به کار می‌گیرد، از دقت‌های مدرکی و تفصیلی نیز استفاده می‌کند. پس واقعیت را با ابداع درمی‌آمی‌زد و گذشته را به شیوه خود بازمی‌سازد و با خلاقیت عجیبی زمان را به کار می‌گیرد و خاطره را به آشوب و فساد می‌کشاند.

یوسا پس از «جنگ آخرالزمان» چند اثر دیگر نیز به مجموعه آثارش افزوده‌است که از میان آنها «زندگی واقعی الخاندرو مایتا» و «سوربز» و «نامه‌هایی به نویسنده جوان» اهمیت بیشتری دارند. اما هنوز هم «گفتگو در کاتدرال» و «جنگ آخر الزمان» به عنوان مهم‌ترین آثار نویسنده مورد توجه مخاطبان و منتقدان است. او اثر درخشان خود «عصر قهرمان» را در بیست و شش سالگی نوشت که نشان از نبوغ نویسنده در آن سنین داشت و برای او شهرتی جهانی به ارمغان آورد.

جایزه پلانترارا به خاطر رمان «مرگ در کوه‌های آند» دریافت نمود و جایزه «همینگوی» را نیز دریافت کرده است.

گابریل گارسیا مارکز، رمان‌نویس بزرگ کلمبیایی از دوستان نزدیک و صمیمی یوسا بود. اما در سال ۲۰۰۳، در نمایشگاه کتاب بوگوتا، در تهاجم یوسا به مارکز و «چاپلوس کوبا» خواندن او، این دوستی به تیرگی گرایید. این تهاجم زبانی به علت دوستی نزدیک مارکز با فیدل کاسترو بود. آن روز یوسا، به علت عکس‌العمل شدید دوست‌داران مارکز، که به قهرمان محبوبشان اهانت شده بود، ناگزیر شد از در پشتی سالن نمایشگاه خارج شود.

البته یوسا در روز درگذشت گابریل گارسیا مارکز در مورد وی چنین گفت: نویسنده بزرگی که کارهایش، دانش و اعتبار گسترده‌ای برای ادبیات زبان ما به ارمغان آورد، از دست رفته است. رمان‌های او پس از او هم زنده خواهند ماند و به جذب خوانندگان از سرتاسر جهان ادامه خواهند داد.

وی جایزه‌های فراوانی برده‌است. جایزه پلانتراً را به خاطر رمان «مرگ در کوه‌های آند» دریافت نمود و جایزه «همینگوی» را نیز دریافت کرده است.

* یوسا هفتم اکتبر سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. حدود ۲۰ سال نام او به عنوان یکی از کاندیداهای این جایزه پرافتخار بود. این نخستین بار از سال ۱۹۸۲ است که یک نویسنده از آمریکای لاتین توانسته‌است برنده جایزه نوبل ادبی شود. در این سال، گابریل گارسیا مارکز نویسنده کلمبیایی برنده جایزه یک و نیم میلیون دلاری ادبیات نوبل شد.

در شش سال گذشته آکادمی نوبل، جوایز خود را به پنج نویسنده از اروپا و یک نویسنده اهل ترکیه اهداء کرده بود که همین امر انتقادهای زیادی از توجه بیش از اندازه اعضای آکادمی به نویسندگان اروپایی را برانگیخته بود. آکادمی نوبل که مقر آن در استکهلم سوئد است، از یوسا به عنوان خالق آثاری نام برده که در آن وی به «ترسیم پیکره‌های قدرت» پرداخته و نگاه نافذی به «مقاومت، طغیان و شکست فردی» دارد.

* یوسا در سال ۱۹۹۴ به عنوان عضو آکادمی اسپانیا برگزیده شد و در سال‌های گذشته در بسیاری از دانشگاه‌های آمریکا، آمریکای جنوبی و اروپا تدریس کرده‌است.

* این نویسنده ادبی توانست در سال ۱۹۹۵ جایزه سروانتس، مهمترین جایزه ادبی نویسندگان اسپانیایی زبان، را از آن خود کند و همچنین در سال ۱۹۹۶ برنده جایزه صلح آلمان شد.

* و سرانجام، خورخه ماریو پدرو بارگاس یوسا در سال ۲۰۱۰ توانست، جایزه‌ی ادبی نوبل را از آن خود کند.

گزیدهٔ آثار:

ماریو بارگاس یوسا تا‌کنون بیش از ۳۰ رمان و نمایشنامه نوشته‌است که از مشهورترین آنها می‌توان به «گفتگو در کاتدرال (۱۹۶۹)»، «خانه سبز (۱۹۶۶)»، «عصر قهرمان (۱۹۶۳)» و سرانجام «جنگ آخرالزمان (۱۹۸۱)» اشاره کرد. این نویسنده پرویی زمانی به شهرت جهانی رسید که کتاب «عصر قهرمان» وی منتشر شد و در آن به شرح تجربیات خود در آکادمی نظامی لئونسیو پرادو پرداخته‌است. این کتاب در پرو جنجال برانگیز شد و هزار نسخه آن از سوی افسران این آکادمی در ملاء‌عام آتش زده شد. بسیاری از آثار ماریو بارگاس یوسا به زبان‌های مختلف دنیا از جمله فارسی برگردانده شده‌است. فارسی زبانان آشنایی با ماریو بارگاس یوسا را مدیون ترجمه‌های دقیق و نثر متین «عبدالله کوثری» هستند که امکان لذت بخش ورود به دنیای شگفت بهترین آثار بارگاس یوسا را فراهم کرده‌است.

فارسی زبانان آشنایی با ماریو بارگاس یوسا را مدیون ترجمه‌های دقیق و نثر متین «عبدالله کوثری» هستند که امکان لذت بخش ورود به دنیای شگفت بهترین آثار بارگاس یوسا را فراهم کرده‌است.

رویای سلت، ۲۰۱۰ (ترجمه کاوه میرعباسی٬ انتشارات صبح صادق)

آثار ماریو بارگاس یوسا به زبان های فرانسوی، ایتالیایی، پرتغالی، کاتالان، انگلیسی، آلمانی، هلندی، لهستانی، رومانیایی، مجاری، بلغاری، چک، روسی، لیتوانیایی، استونیایی، اسلواکیایی، اوکراینی، اسلوونیایی،سوئیسی، نروژی، دانمارکی، فنلاندی، ایسلندی، یونانی، عبری، ترکی، عربی، ژاپنی، چینی، کره‌ای ـ و البته فارسی ـ ترجمه شده است.

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
telegram.me/chookasosiation
سایت آموزشی داستان نویسی و ویراستاری، اسطوره شناسی، تولید محتوا، داستان نویسی نوجوان و فیلمنامه خانه داستان چوک
www.khanehdastan.ir 
کارگاه های داستان خوانی و کارگاه داستان در خانه داستان چوک
www.khanehdastan.ir/fiction-academy/free-meetings 
دانلود ماهنامه‌های ادبیات داستانی چوک و فصلنامه شعر چوک
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود نمایش صوتی داستان چوک
www.chouk.ir/ava-va-nama.html  
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
فعالیت های روزانه، هفتگی، ماهیانه، فصلی و سالیانه کانون فرهنگی چوک
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
www.chouk.ir/honarmandan.html 
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html 
گزارش جلسات ادبی- تفریحی کانون فرهنگی چوک
www.chouk.ir/download-mahnameh/7-jadidtarin-akhbar/12607-2016-02-18-11-32-59.html 
کارگروه ویرایش ادبی چوک
www.khanehdastan.ir/literary-editing-team 
کارگروه تولید محتوا
www.khanehdastan.ir/content-creation-team 
صفحه ویژه مهدی رضایی، نویسنده، محقق و مدرس دوره ادبیات داستانی
www.chouk.ir/safhe-vijeh-azae/50-mehdirezayi.html 
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 Comments
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها