رمان در آغاز قرن بیستم
در بین سالهای ۱۲۸۸ تا ۱۳۲۱، تغییرات بسیار مهمی در کشور ایران صورت گرفت. اول آنکه استبداد مطلق به مشروطهٔ سلطنتی تبدیل شد و رژیم پارلمانی (یا مجلس محوری، نوعینظام حکومتی است که از تفکیک نسبی قوا ایجاد میشود) ایجاد شد. این دگرگونیها که در میان آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی صورت پذیرفته بود، به کودتای سال ۱۹۲۱(کودتای سوم اسفند) انجامید و این بار نظام حکومتی ایران به دیکتاتوری مطلق بدل شد. بازتاب این بحرانهای ژرف در رمانهای سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰، کاملاً مشهود است: /
- شمس و طغرا ۱۲۸۸ ش
- عشق و سلطنت ۱۲۹۸ ش
- دام گستران یا انتقام خواهان مزدک ۱۲۹۹ ش
- تهران مخوف ۱۳۰۰- ۱۳۰۲ ش
- هما، پریچهر، زیبا ۱۳۰۷ ش
- لازیکا ۱۳۰۹ ش
- جنایات بشر ۱۳۰۹ ش
- دلیران تنگستانی ۱۳۱۲ ش
- دارالمجانین ۱۳۲۱ ش
از میان این رمانها، شمس و طغرا، عشق و سلطنت، دامگستران، لازیکا و دلیران تنگستانی، تاریخی و بقیه رمانهایی اجتماعی هستند.
رمانهای تاریخی را باید نتیجهٔ مستقیم کوششهای فرهنگی دارالفنون و کسان وابسته به آن دانست. ظاهراً غرض این نویسندگان دادن اطلاعات تاریخی در ضمن داستانهای زیبا و جالب ادبی بوده است. اما نباید فراموش کرد که تاریخ ایران منابع و اطلاعات کافی و سودمندی در اختیار نویسندگان ما قرار نداده است. بنابراین نمیتوان این دست رمانها را به عنوان منابع قابل استناد تاریخی مورد مطالعه قرار داد. در تاریخ ما گروه مردمانی که در یک عهد با هم میزیستهاند تقریباً فراموش شدهاند و تاریخ نویسانِ ما تنها به ذکر زندگی شاهان و وزیران و امیران و سپهسالاران و روحانیون پرداختهاند. از این رو ما از زندگی، روابط، اندیشهها و رسوم مردم این سرزمین آگاهی کافی نداریم. همچنین در سرتاسر تاریخ طولانی ایران به جز تعداد معدودی، نامی از زنان برده نشده و ما به درستی نمیدانیم که زن ایرانی در طول تاریخ چند هزار ساله، از حیث وظایف خانوادگی و اجتماعی چه نقشی بر عهده داشته است؛ آن هم در شرایطی که زن و عشق چاشنی رمان شمرده میشود.
اینک میپردازیم به بررسی اجمالی این آثار:
نام رمان: شمس و طغرا
نویسنده: محمدباقر میرزا خسروی (۱۲۲۸-۱۲۹۹ ه.ش)
سال خلق اثر: ۱۲۸۸ ه.ش
شمس و طغرا مجموعهای است شامل سه رمان: شمس و طغرا، ماریِ ونیزی، طغرل و هما. جالبترین آنها همان شمس و طغراست و تا حدی ماریِ ونیزی اما بخش سوم نوعی تکرار به نظر میرسد. لازم به ذکر است این سهگانهنویسی خصوصیتی است که بسیاری از رمانهای آن دوران تحت تأثیر سه تفنگدار الکساندر دوما نگاشته شدهاند.
خلاصهٔ داستان:
داستان در شیراز و پایان قرن سیزدهم میلادی، در زمان فرمانروایی ایلخانان اتفاق میافتد. شمس، ولیعهد سلسلهٔ ایرانی دیلمیان فارس، به هنگام آتشسوزی در بازار شیراز گرفتار عشق طغرا شاهزاده خانم مغول میشود. شمس و طغرا گرفتار عشقی میشوند که از نظر سیاسی نمیتواند سرانجام نیکی داشته باشد. اساس رمان، بر پایهٔ جستجوی خستگیناپذیر فرجامی خوش برای این عشق است؛ با قافلهای از موانع، خوشاقبالیها، همدستان و دشمنان. ماجرای شمس و طغرا در بخش سوم جلد اول آغاز میشود، در اطراف همین دو شخصیت دور میزند و اندکی قبل از پایان جلد دوم به پایان میرسد. رمان میتوانست در همینجا با مرگ طغرا به پایان برسد اما با ظهور ماریِ ونیزی که نام او در پایان جلد اول ذکر شده است، عناصری فراهم میآید که ادامهٔ داستان را میسر میسازد. طغرا از شمس باردار نمیشود. بنابراین مرگ او، با ظهور ماری در زندگی شمس جبران میگردد. ماری برای شمس پسری به دنیا میآورد که به پیشنهاد شمس نام او را طغرل میگذارند. جلد سوم عمدتاً به عشق طغرل و هما و پارهای ماجراها اختصاص مییابد که در دو جلد قبل آغاز شده بود.
منطق داستان بر اساس زمان تاریخی پیریزی شده است و نه مقطع خود داستان. این ناهمگونی بیآنکه چشمگیر باشد، نشان میدهد در بینش رمان نوعی نوآوری صورت گرفته است. صحنههایی از رمان که نسبت به خط مرکزی داستان فرعی هستند، این مسئولیت را به عهده دارند که تاریخ را از خلال سرگذشت بیان کنند.
میرعابدینی میگوید:
“رمانهایی چون شمس و طغرا از سویی ادامهٔ داستانهای عامیانهای چون امیرارسلاناند و از سوی دیگر از رمانهای دوما و جرجی زیدان تأثیر پذیرفتهاند. هم از اغراقهای آنها نشان دارند و هم از حادثهپردازیهای محصور در چارچوب طرح این رمانها. و اغلب تنها از نظر گزینش صرفاً صوری درونمایه و پیرایههای تاریخیاند. زیرا اغلب نویسندههای تاریخی، هم بهرهٔ چندانی از خلاقیت ادبی نبردهاند و هم بینش تاریخی پیشرویی ندارند.”
نام رمان: عشق و سلطنت
نویسنده: نامعلوم
سال خلق اثر: ۱۲۹۸
دربارهٔ نویسندهٔ عشق و سلطنت روایات متفاوتی در دست است. کریستف بالایی در پیدایش رمان فارسی میگوید:
“دربارۀنویسندهٔ این اثر سه جلدی که سرگذشت کوروش را روایت میکند، چیزی بیش از این نمیدانیم که او در همدان مدیر یک دبیرستان بوده است… به عقیدهٔ ماخالسکی (ایرانشناس لهستانی) این اثر یک جزوهٔ درس تاریخ بوده که به شیوهٔ یک رمان نوشته شده است…”
اما آرینپور صراحتاً نویسندهٔ رمان را شیخ موسی کبودرآهنگی، مدیر مدرسهٔ نصرت همدان معرفی میکند.
میرعابدینی نیز مؤلف کتاب عشق و سلطنت یا فتوحات کوروش کبیر را شیخ موسی نثری (۱۲۶۰-۱۳۳۲) میداند.
خلاصهٔ داستان:
نویسنده، که ساختارهای رمان را بسیار درک میکند، داستان کوروش را از تولد و کودکی کوروش کبیر آغاز میکند، به ازدواج کوروش با آسانپوی شاهزاده خانم ماد میرساند، پیروزی پارسها بر مادها را نشان میدهد، فتح آسیای صغیر را به نمایش میگذارد، چند ماجرای عاشقانه مربوط به شخصیتهای اصلی داستان را به بطن رمان پیوند میزند و داستان را تا سقوط بابل پی میگیرد. او با مهارتی خاص داستان و تاریخ، زمان تاریخی و زمان داستانی را به هم پیوند میزند و هر سه جلد را به این ترتیب به پایان میرساند.
اشتباه است اگر بخواهیم رمانهای اولیه را از نقطه نظر تاریخی بررسی کنیم. اهمیت این آثار بیشتر در تلاش چشمگیری است که نویسنده برای ارائهٔ یک نوع ادبی جدید به کار بسته است. به لحاظ ساختاری میتوان این کتاب را به عنوان یک واحد در نظر گرفت؛ چرا که صحنههای مختلف آنچنان در یکدیگر ادغام شدهاند که نمیتوان آنها را بدون ناقصکردن دیگری از یکدیگر جدا ساخت. این ساختار به خوبی در عنوان کتاب یعنی عشق و سلطنت هویداست. جالب اینجاست که تمامی صحنههای اصلی کتاب در اولین قسمت کتاب طرحریزی میشوند. داستان در واقع از دو خط موازی تبعیت میکند: شرح به قدرت رسیدن کوروش، و ماجراهای عاشقانهٔ چند تن از برجستهترین افراد آن دوران. نویسنده به خوبی دریافته است که اگر دسیسهای در کار نباشد، تاریخ به رمان تبدیل نمیشود و پیش از ادبی کردن باید به پیکربندی پرداخت.■
منابع:
پیدایش رمان فارسی-کریستف بالایی
از صبا تا نیما- یحیی آرین پور
صد سال داستان نویسی ایران- حسن میرعابدینی