سارا در آستانه ازدواج با مهرداد هم دانشگاهیاش در میبابد نامزد پولدار و خوشتیپش مردی نیست که در این مدت میشناخته است اما، برخلاف میل، اصرار کورکورانه پدر، حفظ آبرو در فامیل و محله و همچنین تهدید مهرداد نامزدش؛ پای سفره عقد مینشیند ولی در آخرین ثانیهها مهرداد از ازدواج با او صرفنظر میکند.
این اتفاق سارا را بر خلاف میلش؛ به زندگی دیگری میکشاند تا برای رها شدن از سنتهاو ساختارهایی متصلب و کهنه؛ فصل جدیدی را آغاز کند. آغازی برای بیگانه و غریب شدن با خودش؛ برای رسیدن به خود. او همانند یک غریبه، قدم به خانهای متفاوت از خانه خودش میگذارد که با زبانی متفاوت از زبان خانوادهاش، از عشق سخن میگویند.
ماجرای عشقی در ادبیات زیاد وجود دارد. کلیشهای دولبه؛ که یا فاقد تحقق اتفاق مهمی است و یا اتفاق مهمی را رقم خواهد زد. از این منظر کتاب «برای زندگیام» از عشق و جدایی، جنگ و گریز، رهایی و تسلیم و…حرف میزند که هیچ بُعد یا وجهی فلسفی به آنها نمیبخشد. حوادث سریع و پیدرپی اتفاق میافتد بدون آنکه پرسشی برای مسائل جدی و اتفاقات در ذهن قهرمان یا شخصیتها شکل بگیرد.
از ویژگی چنین رمانهایی میتوان به جدا ناپذیریش از واقعیت اشاره کرد حتی اگر در سطحیترین شکلش باشد آن هم به آن خاطرکه خواننده بتواند با شخصیتهای داستان و موقعیتهایی که برایشان پیش میآید احساس همذاتپنداری پیدا کند. البته در داستان «برای زندگیام» حوادث به شکلی اغراقآمیز و سریع آورده میشوند که همذاتپنداری را مختل میکند (خواستگاری یک شبه و ازدواج زودهنگام، مرگ و موفقیت و …). قهرمانان این داستان که جزء قشر تقریباً نرمال و معمولی (به غیر از مهرداد) جامعه میباشند باید از حداقل تعقلی در زندگی برخوردار باشند اما شدیداً تحت تاثیر احساسات، تصمیمهای بزرگی برای خود یا دیگران میگیرند.
داستانها بر اساس رابطهی علت و معلولی شکل میگیرند و پیرنگها به وجود میآیند؛ و پیرنگها برای جذابیت نیازمند رمز و راز هستند و این «راز»، همان ایجاد «تعلیق و انتظار» در داستان است. عنصری که، با شک و تردید، انتظار و دلهره و نگرانی هم معناست که در هر قصهای میتواند ایجاد جذابیت و کشش کند اگر خلاقانه ترسیم شده باشد اگرچه داستان «برای زندگیام» از تعلیق خالی نیست اما رمز و رازش کششاور نیست که خواننده از خود بپرسد چه خواهد شد و یا چرا چنین شد؟ در واقع تعلیقش لذت کشف به همراه ندارد تا خواننده با کنجکاوی و نگرانی سرنوشت شخصیت اصلی داستان را دنبال کند.
ساختار خطی داستان حتی با فلش بکی کوتاه برای علت حوادث در انتهایش، آن را هیجان انگیز نمیکند زیرا، هیچ پیچیدگی در حوادث وجود ندارد و خواننده علت اتفاقها را به خوبی از همان ابتدا میتواند حدس بزند.
هیچ داستانی وجود ندارد که حضور «تصادف» در آن نادیده گرفته شود اما این حضور باید هنرمندانه ارائه شود در حالی که عنصر «تصادف» در داستانِ «برای زندگیام»، از بداعت و خلاقیت، کم بهره برده است که درکش نیاز به تفکر چندانی ندارد.
جهانبینی ساده (شخصیتها یا خوب هستند یا بد)، قهرمانانی بدون پیچیدگی، حوادث پیدرپی بر پایه شانس، شخصیت پردازی ساده و فاقد عمق احساسی، سادگی جملات، مضامین و واژگان و… کتاب را در حد کتابهایی قرار میدهد که میتوان در عرض کمتر از دوساعت خواند. ■
انتشارات مینوفر-۱۳۹۶
خانه داستان چوک، با دورهای داستان نویسی، ویراستاری، نقد ادبی و کارگاه ترجمه داستان
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود ماهنامههای ادبیات داستانی چوک
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
شبکه تلگرام خانه داستان چوک
https://telegram.me/chookasosiation
شبکه تلگرام خانه ویراستاران چوک
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
دانلود نمایشهای رادیویی داستان چوک
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html
فعالیت های روزانه، هفتگی، ماهیانه، فصلی و سالیانه چوک
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
دانلود فصلنامههای پژوهشی شعر چوک